چندی پیش با دوست و برادر عزیزم دامون در مورد واژه جهنم صحبت کردم و او مرا بیاد واژه عبری گهنا انداخت که برایم بسیارجالب بود و این موضوع مرا بر آن داشت تا در مورد جهنم مقاله ای در این وبلاگ بنویسم.
دوستان و حق جویان گرامی به باور بسیاری از ادیان مخصوصا اسلام جهنم یک مکان آتشین و پر حرارت است که کانون عذاب از طرف خدا است طبق آیات قرآن همه گناهکاران و کافران و مشرک و ... را جمع میکند و بر حسب گناهشان آنها را در جهنم می اندازد جهنم در اسلام 7 درب و 7 طبقه دارد که در هر طبقه شدت و عمل آتش در آن فرق دارد.
دین زرتشت هم اعتقاد دارد جهنم همان دوزخ است برای عذاب و در قیامت پلی وجود دارد به نام (چینوت) که روی دوزخ قرار دارد، به هنگام عبوراز این پل برای نیکوکاران پهن و به هنگام عبور بدکاران باریک می شود باریک تر از مو و تیز تر از تیغ به همین جهت بدکاران نمی توانند موفق بشوند از آن بگذرند و آنان ازروی پل به داخل دوزخ می افتند.
در مسیحیت هم اگر به انجیل مرقس باب 9 نگاهی بیندازیم میبینم که مسیح عیسی سه بار واژه جهنم و آتش را تکرار کرده است:
جایی که کرم آنها نمیمیرد و آتش خاموشی نمیپذیرد. انجیل مرقس باب 9 آیه 44.
در این مقاله سعی میکنم به واقعی و یا غیر واقعی بودن واژه جهنم و آتش بپردازم.
شاید چیزی که در ذهن هر انسانی خطور کند این باشد: آیا انسان در آخرت به یک جهنم واقعی برای مکافات خود توسطه خدا احتیاج دارد؟ و یا جهنم و آتش یک واژه واقعی است ؟ آیا مسیح واقعا از وجود کرم های سخن میگوید که در جهنم زندگی میکنند ولی هرگز نمیمیرند؟
نوع شیوه سخن گفتن مسیح عیسی در این مورد برای من بسیار جالب است.
برای واژه جهنم در زبان عبری در کتاب مقدس واژه گهنا استفاده شده است. گهنا در اصل یک مکانی عمیق و باریک در جنوب بیت المقدس بود که متاسفانه بعضی از یهودیان قدیم کودکان خود را در آن مکان قربانی میکردند و آنها را در آتش میسوزاندند برای درک بهتر واژه گهنا خواهش میکنم به این آیات توجه کنید:
و مکانهایی بلند خود را در نوفت که وادی ابن حنوم است بنا نمودند تا پسران و د ختران خویشرا در آتش بسوزانند که من اینکار را امر نفرمودم بودم و بخاطر خویش نیاورده.
کتاب ارمیاء نبی باب 7 آیه 31.
و پسران خود را در وادی ابن هنوم از آتش گذرانید و ... کتاب دوم تواریخ باب 33 آیه6
این دره بعدها تبدیل به سوزاندن اجساد حیوانات و جنایتکاران و هم چون برای از بین بردن انواع مزبله شهری تبدیل شد و به مرور زمان تصویری از محل کشتار ابدی در ذهن یهودیان آن زمان در مورد این مکان معنا گرفت.
مسیح عیسی هم با اشاره به این محل واژه گهنا و یا جهنم را بکار برد محلی که مکان دفن زباله ها شده بود همانطور که همگان میدانیم جایی که مزبله و غذاهای فاسد باشد کرم در آنجا فراوان یافت میشود شاید این جواب قانع کننده ای در مورد گفته مسیح عیسی باشد در مورد کرم های جهنم.
حال باید دید با وجود محلی که در گذشته به معنا گهنا و یا جهنم بوده آیا جهنم آخرت واقعا از آتش تشکیل شده است؟
وقتی که من با دقت به واژه آن نگاه میکنم حسی که در اندرونم است مرا از مکان بدی در این رابطه آگاه میکند چون واقعیت همیشه در این واژه بدتر از نماد خود واژه است برای همین است که نماد آتش همیشه نشانه جدی بودن یک موضوع را نشان میدهد.
در حقیقت انسان برای داشتن درد احتیاجی به آتش ندارد در حقیقت من به درد فیزیکی در آخرت آن هم از نوع آتش اعتقادی ندارم چون اعتقاد دارم مسیح عیسی برای ما بر روی صلیب تمامی دردها را متحمل شد چه دردی بالاتر از این که او را دشنام دادن تاجی از خار در سرش فرو بردند و دست و پاهایش با میخها کوبیده شد
و همچون به پهلوی او نیزه فرو بردند و با همین حالت او را ساعتها رها کردن تا با درد جان دهد او حتی در زمان محاکمه خود کسی را در کنار خود نداشت و شاگردانش او را تنها گذاشتند درد فیزیکی او بسیار بزرگ و عظیم بود ارتفاع درد و عذاب او آنقدر مرتفع بود که به پدر آسمانی خود چنین گفت:
و نزدیک بساعت نهم عیسی بآواز بلند صدا زده گفت ایلی ایلی لما سبقتنی یعنی الهی الهی مرا چرا ترک کردی. انجیل متی باب 28 آیه 46.
اوج نقطه درد و رنج عیسی زمانی بود که حساس کرد خدا او را رها کرده و او را با آسیبهای وارد شده تنها گذاشته است.
عهد عتیق در کتاب حزقیال نبی بما میگوید اگر کسی گناه کند این روح و جان اوست که از خدا جدا میشود و ممیرد به این آیه توجه کنید:
اینک همه جانها از آن منند چنانکه جان پدر است همچنین جان پسر نیز هر دوی آنها از آن من میباشد هر کسیکه گناه ورزد او خواهد مرد. کتاب حزقیال باب 18 آیه 4.
شاید بسیاری از ما تصور کنیم این جان و روح است که از بدن جدا میشود ولی در حقیقت باید این را قبول کرد ما انسانها این داشته را از خدا بدست آوردیم و این خدا است که از ما جدا میشود مرگ فیزیکی جدای جان از بدن است اما مرگ معنوی جدای روح از خدا است. میخواهم این را بگویم زمانی که مسیح عیسی فریاد زد چرا مرا ترک کردی نشانه اوج درد و رنج او بود.
حال در مورد جهنم میخواهم این را بگویم که در حقیقت انسان برای درد احتیاجی به آتش ندارد احتیاجی نیست که انسان بصورت فیزیکی درد بکشیم بلکه درد زمانی شروع میشود که خدا ما را ترک کند.
دوستان و حق جویان عزیز عوامل وراه های بسیاری دیگربرای خدا وجود دارد که میتواند بواسطه آن شخص را در آخرت محاکم کند و لزومی به آتش ابدی نیست چنانکه پولس رسول این موضوع را به صراحت بیان میکند:
زیرا هر کس حامل بار خود خواهد شد* خود را فریب مدهید خدا را استهزاء نمیتوان کرد زیرا که آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد. غلاطیان باب 6 آیات 5 و 7.
همچنان یوحنای رسول این موضوع را در کتاب مکاشفه تایید میکند:
و مردگان را دیدم، چه خُرد و چه بزرگ، که در برابر تخت ایستاده بودند. و دفترها گشوده شد. دفتری دیگر نیز گشوده شد که دفتر حیات است. مردگان برحسب اعمالشان، مطابق با آنچه که در آن دفترها نوشته شده بود، داوری شدند دریا مردگانی را که در خود داشت، پس داد؛ مرگ و عالم مردگان نیز مردگان خود را پس دادند، و هرکس برحسب اعمالی که انجام داده بود، داوری شد.
پس در نتیجه میبینم مجازاتی برای بی ایمانان و شریران در آینده هست ولی نه محاکمه و عذاب فیزیکی در میان آتش.
منبع:جهنم از نظر مسیحیت
عذاب جهنم
1- به سند صحیح از ابو بصیر منقول است که به خدمت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که اى فرزند رسول خدا مرا بترسان از عذاب الهى که دلم بسیار قساوت گرفته . فرمود: اى ابو محمد، براى زندگانى دور و دراز که زندگى آخرت است آماده باش که آنها را نهایت نیست و به فکر زندگى و توشه آن باش و بدان که روزى جبرئیل به نزد حضرت رسول صلى الله علیه و آله رو ترش کرده و آثار اندوه در چهره اش ظاهر بود، و پیش از آن ، هر گاه مى آمد متبسم و خندان و خوشحال مى آمد پس حضرت فرمود که اى جبرئیل چرا امروز چنین غضبناک و محزون آمده اى ؟ جبرئیل گفت که امروز دم هایى را که بر آتش جهنم مى دمیدند از دست گذاشتند. فرمود: دم هاى آتش جهنم چیست اى جبرئیل ؟ گفت : اى محمد حق تعالى امر فرمود که هزار سال بر آتش جهنم دمیدند تا سفید شد پس هزار سال دیگر دمیدند تا سیاه شد، و اکنون سیاه است و تاریک ، اگر قطره اى از ضریع - که عرق اهل جهنم است که در دیگهاى جهنم جوشیده و به عوض آب به اهل جهنم مى خورانند - در آبهاى اهل دنیا بریزند همگى از بوى گندش بمیرند و اگر یک حلقه از زنجیرى که هفتاد ذرع است و بر گردن اهل جهنم مى گذارند بر مردم دنیا بگذارند از گرمى آن تمام مردم دنیا بسوزند و اگر پیراهنى از پیراهنهاى اهل آتش را در میان زمین و آسمان بیاویزند اهل دنیا از بوى بد آن هلاک مى شوند. چون جبرئیل (ع) اینها را بیان فرمود حضرت رسول صلى الله علیه و آله و جبرئیل هر دو به گریه در آمدند. پس حق تعالى ملکى به سوى ایشان فرستاد که پروردگار شما سلام مى رساند و به شما مى فرماید که من شما را ایمن گردانیدم از آنکه گناهى کنید که مستوجب عذاب من شوید. پس بعد از آن ، هر گاه که جبرئیل به خدمت آن حضرت مى آمد متبسم و خندان بود پس حضرت صادق (ع) فرمود که در آن روز، اهل آتش عظمت جهنم و عذاب الهى را مى داند، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعیم آن را مى داند؛ و چون اهل جهنم داخل جهنم شوند هفتاد سال سعى مى کنند تا خود را به بالاى جهنم برسانند چون به کنار جهنم مى رسند ملائکه گرزهاى آهنین بر کله ایشان مى کوبند تا به قعر جهنم بر مى گردند، پس پوستهاى ایشان تغییر مى کند و پوست تازه بر بدن ایشان مى پوشانند که عذاب در ایشان بیشتر تاءثیر کند. پس حضرت به ابى بصیر گفت که آنچه گفتم ، تو را کافى است ؟ گفت : بس است مرا و کافى است .
۲- در خبرى از حضرت صادق (ع) منقول است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود که در لیله المعراج چون داخل آسمان اول شدم هر ملکى که مرا دید خندان و خوشحال شد تا آنکه رسیدم به ملکى از ملائکه که عظیم تر از او ملکى ندیدم با هیئتى بسیار زننده در حالى که غضب از جبینش ظاهر بود پس آنچه ملائکه دیگر از تحیت و دعا نسبت به من بجا آوردند، او بجا آورد لکن نخندید و خوشحالى که دیگران داشتند او نداشت . از جبرئیل پرسیدم که این کیست که من از دیدن او بسیار ترسان شدم ؟ گفت : گنجایش دارد که از او بترسى و ما همه از او مى ترسیم ؛ این خازن جهنم است و هرگز نخندیده است و از روزى که حق تعالى او را سرپرست جهنم کرده تا امروز پیوسته خشم و غضبش بر دشمنان خدا و اهل معصیت زیاده مى گردد، و خدا به این ملک مى فرماید: که انتقام از ایشان بکشد، و اگر با کسى به خنده ملاقات کرده بود یا بعد از این مى کرد البته بر روى تو مى خندید و از دیدن تو اظهار فرح مى نمود. پس من بر او سلام کردم و او پاسخم را بشارت به بهشت داد، پس من به جبرئیل گفتم به سبب منزلت و شوکت او در آسمانها که جمیع اهل سماوات او را اطاعت مى نمودند به مالک بفرما که آتش دوزخ را به من بنمایاند. جبرئیل گفت : اى مالک ، به محمد آتش جهنم را بنمایان . پس مالک پرده را بر گرفت و درى از درهاى جهنم را گشود ناگاه از آن ، زبانه اى به آسمان بلند شد و به خروش آمد که در بیم شدم . پس گفتم : اى جبرئیل بگو که پرده را بیندازد.
فى الحال مالک امر فرمود آن زبانه را که به جاى خود برگردد، پس برگشت .
۳- به سند معتبر از حضرت صادق (ع) منقول است که حق تعالى هیچ کس را خلق نفرموده مگر آنکه منزلى در بهشت و منزلى در جهنم برایش قرار داده است ، پس چون اهل بهشت در بهشت و اهل جهنم در جهنم ساکن مى شوند منادى ، اهل بهشت را صدا مى زند که به سوى جهنم نظر کنید پس به سوى جهنم نظر مى کنند و منزلهاى ایشان را در جهنم مى بینند که این منزلى است که اگر معصیت الهى مى کردید داخل این منازل مى شدید؛ پس ایشان را آنچنان فرح و شادى روى دهد که اگر مرگ در بهشت باشد از شادى آنکه از چنین عذابى نجات یافته اند بمیرند. پس منادى اهل جهنم را ندا کند که به جانب بالا نظر کنید، چون نظر کنند منازل ایشان را در بهشت و نعمتهائى که در آنجا مقرر شده ببینند به ایشان بگویند که اگر اطاعت الهى مى کردید این منازل در اختیار شما بود؛ پس ایشان را اندوه فرا گیرد که اگر مرگ باشد بمیرند. پس منازل اهل جهنم را در بهشت به نیکوکاران دهند و منازل اهل بهشت را در جهنم به بدکاران دهند و این است تفسیر آیه که حق تعالى در شاءن اهل بهشت مى فرماید، که ایشانند وارثانى که بهشت را به میراث برند و در آن مخلد و پایدار خواهند بود.
۴- و نیز از آن حضرت مرویست که چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل جهنم به جهنم در آیند منادى از جانب خداوند ندا کند که اى اهل بهشت و اى اهل جهنم ، اگر مرگ به صورتى از صورتها در آید خواهید شناخت ؟ گویند: نه . پس مرگ را به صورت گوسفند سیاه و سفیدى در میان بهشت و دوزخ بیاورند و به ایشان گویند: ببینید، این مرگ است . پس حق تعالى امر فرماید که آن را ذبح کنند آنگاه مى فرماید که اى اهل بهشت ! همیشه در بهشت خواهید بود و مرگى براى شما نیست ، و اى اهل جهنم ، همیشه در جهنم خواهید بود و براى شما مرگ نیست ؛ و این است قول خداوند عالمیان که فرمود و انذرهم یوم الحسره اذ قضى الامر. بترسان ایشان را از روز حسرت در روزى که کار هر کس منقضى شده و به پایان رسیده باشد و ایشان از آن روز غافلند. حضرت فرمود: مراد این روز است که حق تعالى اهل بهشت و جهنم را فرمان مى دهد که همیشه در جاى خود باشند و مرگ براى ایشان نباشد و در آن روز اهل جهنم حسرت برند ولى سودى ندهد و امید ایشان قطع گردد
۵- از حضرت امیرالمؤ منین منقول است که فرمود: براى اهل معصیت نَقبها(۳۰) در میان آتش زده اند، و پاهاى ایشان را در زنجیر کرده اند، و دستهاى ایشان را در گردن غل کرده اند، و بر بدنهاى ایشان پیراهنهائى از مس گداخته پوشانیده اند و جبه ها از آتش براى ایشان بریده اند، در میان عذابى گرفتارند که گرمیش به نهایت رسیده و درهاى جهنم را بر روى ایشان بسته اند، پس هرگز آن درها را نمى گشایند و هرگز نسیمى بر ایشان داخل نمى شود و هرگز غمى از ایشان برطرف نمى شود، عذاب ایشان پیوسته شدید است و عقاب ایشان همیشه تازه است ، نه خانه ایشان و نه عمر ایشان به سر مى آید؛ به مالک استغاثه مى کنند که از پروردگار خود بخواه که ما را بمیراند. در جواب مى گوید که همیشه در این عذاب خواهید بود.
۶- به سند معتبر از حضرت صادق (ع) منقول است که در جهنم چاهى است که اهل جهنم از آن استعاذه مى نمایند و آن جاى هر متکبر جبار و معاند است و هر شیطان متمرد و هر متکبرى که ایمان به روز قیامت نداشته باشد و هر که عداوت آل محمد صلى الله علیه و آله داشته باشد. و فرمود: کسى که در جهنم عذابش از دیگران سبک تر باشد کسى است که در دریاى آتش باشد و دو نعل از آتش در پاى او و بند نعلینش از آتش باشد که از شدت حرارت مغز دماغش مانند دیگ در جوش باشد و گمان کند که از جمیع اهل جهنم عذابش بدتر است و حال آنکه عذاب او از همه آسانتر باشد.
نظرات شما عزیزان: